«کسی که پلیس سیاسی را نمیشناسد، غلط میکند که کار سیاسی کند»؛ این جملهای است که فریبرز رییس دانا از تروتسکی نقل میکند ، اقتصاددان و کنشگر چپگرای سیاسی که هم در دورۀ پهلوی و هم بعد از انقلاب به خاطر ابراز نظرهایش دربارۀ سیاستهای اقتصادی ایران بارها تهدید شد، به زندان افتاد و از دانشگاه اخراج شد؛ اما علی رغم مخالفهای فراوان هیچگاه از بیان عقیده و حضور فعالانه و جدی در عرصههای سیاسی و اجتماعی دست نکشید. دکتر فریبرز رئیس دانا دانشآموختۀ مدرسۀ اقتصادی لندن، نویسنده، شاعر، استاد پیشین دانشگاه، فعال و کنشگر سیاسی که از او با عناوینی چون «چپ اندیش فرهیخته»، «چپ مصدقی»، «اقتصاددان انقلابی»، «مارکسیست آکادمیک» و «آموزگار سوسیالیسم» نام میبرند، در طول ۷۵ سال زندگی پربار خود فراز و نشیبهای زیادی را طی کرد. اگرچه بسیاری از راستگرایان سیاسی و کنشگران ملی – مذهبی و اصلاحطلبان، از جمله مخالفان جدی اندیشهها و رویکردهای او بودند، اما همگان بر صداقت، علم، آگاهی، شجاعت و حضور پرشور و هیجان ایشان اذعان داشتند. رئیس دانا علاوه بر کار تخصصی درزمینۀ پژوهش و تدریس رشتۀ اقتصاد، به کارهای سیاسی، اجتماعی، ادبی و مطبوعاتی نیز میپرداخت. او در جنبش روشنفکری ایران به دموکراسی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم علاقهمند بود. این اقتصاددان فرهیخته که عضو سابق کانون نویسندگان ایران نیز بود، در صبح ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ در بیمارستان تهرانپارس درگذشت. آنچه در پی میآید گذری است کوتاه بر زندگی، آثار و اندیشههای این آموزگارِ سوسیالیسم که منشی روشنفکرانه داشت.
- رییس دانا که بود؟
فریبرز رئیس دانا نویسنده، اقتصاددان، سوسیالیست، سندیکالیست، استاد پیشین دانشگاه در رشتۀ اقتصاد، کنشگر حقوق بشر و زندانی سیاسی بود. اصالت خانوادگی او به روستای ابراهیمآباد (بوئینزهرا) برمیگردد. پدرش (حاجی خان) دکتر آزمایشگاه در تهران و یکی از خانهای منطقۀ بوئین زهرا بود. او تحصیلات ابتدایی را در دبستان مولوی در محله شاپور تهران و دبیرستان را در مدرسۀ حکیم نظامی در محلۀ خانیآباد سپری کرد. تجربۀ زندگی در روستا نخستین جرقههای تفکر و پرسش دربارۀ نابرابریهای اجتماعی را در او روشن کرد. او در مقالۀ «درسی از قصه بوق حمام» این مسأله را این گونه بیان میکند: «از این اختلافپتانسیل اجتماعی، ناخواسته، نیروی زیادی ذخیره میکردم تا نوبت به پاسخ فراخوانهای سیاسی زمانهام برسد .» نوجوانی فریبرز رئیس دانا همزمان با بحثهای نهضت ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد بود. او در سال ۱۳۴۰ که فقط ۱۶ سال داشت به عضویت «جبهه ملی دوم» درآمد و بعدها به دلیل عضویت در سازمان جوانان جبهه ملی ایران چند بار بازداشت شد. رئیس دانا از همان سالهای نوجوانی نسبت به محمد مصدق علاقه و احترام زیادی قائل بود. این علاقه و احترام، بعدها نیز با وجود نقد عملکردهای مصدق ادامه یافت. او شعر «قطعهای آرام، از درون بیتاب» را در سال ۱۳۴۵ دربارۀ مصدق سرود؛ اما بهتدریج طی دورۀ دانشگاه و پسازآن، گرایش فکری و سیاسی او تغییر کرد. رئیس دانا دورۀ کارشناسی و کارشناسی ارشد رشتۀ اقتصاد در گرایش اقتصادسنجی را در دانشگاه ملی ایران گذراند؛ پس از پایان این دورهها او به عنوان مربی آموزشی در دانشگاه ملی مشغول به کار شد و هم زمان در چند دانشگاه دیگر نیز تدریس می کرد. درآن زمان رئیس دانا به چند دلیل از جبهۀ ملی به سمت جریانهای چپ گروید؛ دلایلی از قبیل تغییر رویکردهای جبهۀ ملی، تحولات فکری، ارتباط با افرادی مانند احمد جلیلفشار، حسن ضیاظریفی و بیژن جزنی ـ در سالهای دورترـ و تغییر فضای دانشگاهی در ایران و…. در همان دوران رییس دانا توسط ساواک بازداشت شد و به همین دلیل مجبور به خروج از ایران شد. او ابتدا به آلمان، ترکیه، بیروت، بلغارستان و سرانجام به انگلستان رفت. در انگلیس دورۀ دکتری اقتصاد را در مدرسه اقتصاد وعلوم سیاسی دانشگاه لندن (L.S.E)گذراند؛ دانشگاهی که بهعنوان یکی از معتبرترین دانشگاههای اقتصادی جهان شناخته میشود و البته در آن دوران پایگاه دانشجویان چپگرا نیز شده بود. یکی از استادان رئیس دانا به نام آمارتیا سن نظریهپرداز تأثیرگذار مفهوم عدالت اجتماعی در دوران معاصر بود که تأثیر زیادی بر او گذاشت. رئیس دانا رسالۀ دکترای خود را دربارۀ «مهاجرت کارگران از روستا به شهر در کشورهای توسعهنیافته» ارائه داد. او مدتی هم در مدرسه اقتصاد لندن بهعنوان استادیار ریاضیات اقتصادی مشغول به کار شد و چند دورۀ تکمیلی ازجمله «اقتصاد فناوری» را نیز گذراند. ایشان در آن زمان علاوه بر درس و تدریس به همکاری با کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی ـ اتحادیۀ ملی و یکی از سازمانهای چپگرا نیز می پرداخت.
فریبرز رئیس دانا پس از انقلاب ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و به کارهای دانشگاهی و پژوهشی در رشتۀ اقتصاد مشغول شد و همچنان به کنشگری اجتماعی و سیاسی خود نیز ادامه داد. او یکی از اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران بهویژه در دهههای شصت و هفتاد شمسی بود و سهم چشمگیری در مبارزه برای آزادی بیان و آزادی رسانه داشت.
- گرایشهای فکری
رئیس دانا که اقتصاددانی چپگرا بود. علاوه بر کارهای تخصصی درزمینۀ پژوهش و تدریس در رشتۀ اقتصاد، به کارهای سیاسی، اجتماعی، ادبی و مطبوعاتی نیز میپرداخت و در جریانهای روشنفکری در ایران به حوزه دموکراسی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم علاقهمند بود؛ او مخالف سرسخت سیاستهای لیبرالی و نئولیبرال بود و آنها را مغایر با منافع کارگران و زحمتکشان میدانست. از منظر اندیشهای رئیس دانا جزو اقتصاددانانی بود که شیفتۀ اندیشههای کارل مارکس هستند اما هیچگاه اندیشه سیاسی خود را به منافع حزبی و جریانیِ برآمده از این اندیشه ها گره نزد. رئیس دانا معتقد بود که شکاف مطلق در جهان افزایشیافته است؛ درنتیجه شکاف بین کشورهای دارا و فقیر نیز افزایشیافته و این افزایش شکاف مطلقاً نتیجۀ اجرای سیاستهای اقتصادی نئو لیبرالی است؛ به اعتقاد او همین وضعیت در داخل ایران نیز حاکم است. رییس دانا همزمان با داشتن دانش اقتصادی بالا، مسائل جهانی را بسیار خوب میشناخت و همچنین در حوزههای هنر و فرهنگ مانند نقاشی، شعر، ادبیات، سینما و مسائل علوم اجتماعی نیز بسیار بااطلاعات بود. - دیدگاههای او دربارۀ وضع ایران
رئیس دانا از منتقدان سرشناس و جدی سیاستهای تعدیل اقتصادی در دوران سازندگی و خصوصیسازی در ایران به شمار می رفت. او خودش را از مدافعان عدالت اجتماعی معرفی میکرد و در پاسخ به این پرسش روزنامۀ الشرق الاوسط که سرمایهداری را نفی میکند یا نه گفته بود: «سرمایهداری را نه یکسره میتوان نفی کرد نه یکسره پذیرفت. من از آن دسته آدمهای افراطی نیستم که یا عاشق بازار باشم یا عاشق استالین. من از عدالت اجتماعی صحبت میکنم. افراطی نباید فکر کرد. سرمایهداری ارزشهای فراوانی را هم ایجاد کرده و هنوز دارد به وجود میآورد .» ازنظر او آزادسازی اقتصادی همان آزادی در اقتصاد و سیاست نیست و ازاینرو منتقد انتقال منابع و سرمایهها به گروههای خاص بود.
رئیس دانا دربارۀ هدف تحریمهای آمریکا علیه ایران چنین استدلال می کرد: «هدف آمریکا تحتفشار قرار دادن مردم برای شورش و تغییر حکومت است. آنها فکر میکنند با زیر فشار قرار دادن مردم، باید از آنها مردمی ساخت که برای تغییر اساسی در کشور اقدام کنند. این روش قابل قبولی برای آزادیخواهان نیست؛ اما ممکن است چنین اتفاقاتی بیفتد .» او تحریمها را موجب شدیدتر شدن فاصله طبقاتی میدانست چراکه ثروتمندان، هم با ساخت قدرت در ایران روابط دارند و هم در اثر تورم ارزش داراییها و حاشیه سودشان بالاتر میرود؛ اما تاکنون در روند این تورم ها دستمزدها افزایشی پیدا نکرده است؛ درواقع تحریم کننده خواهان حرکت چپگرایانه در ایران نیست؛ چون حذف مداخله آمریکا و امپریالیستها در کشوری چون ایران، در رأس خواستههای حرکت چپگرایانه است. به عقیدۀ رئیس دانا «دولت ایران در روابط بینالمللی سطحی کاری میکند، به مباحث سطحی میپردازد، برخوردهای سیاسی مقابلهای را بهجای روابط اساسی اقتصاد سیاسی مینشاند و متوجه سلطه دلار نیست .» رئیسدانا بهمحض قدرت گرفتن اصولگرایان در قالب دولت نهم، اتخاذ سیاست هدفمندی یارانهها را بهشدت به باد انتقاد گرفت. او هدفمندی یارانهها را سیاستی «نئولیبرالی» میدانست که نمیتواند به سود جامعه و مردم باشد. به اعتقاد او دولت بهعنوان نهاد بالادستی نه از طریق شوکدرمانی که از طریق «توهم درمانی» وارد شد تا بتواند مشکلات اقتصادی نشأتگرفته از تحریمها را درمان کند. او دراینباره تأکید داشت این اقدام به معنای فشردن گلوی کارگران و زحمتکشان و حملۀ همهجانبه به سفره خالی آنان است . رییس دانا این دیدگاه را در مصاحبه با شبکۀ بیبیسی فارسی نیز عنوان کرد، موضوعی که در نهایت موجب بازداشت و زندانی شدن او به مدت یک سال شد. در متن حکم دادگاه، عضویت در کانون نویسندگان، صدور بیانیه علیه سانسور، مصاحبه با رسانههای بیبیسی و بخش فارسی صدای آمریکا و متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به آزار و تجاوز و شکنجه زندانیان، از دلایل صدور حکم بازداشت و زندانی شدن او اعلامشده بود. پس از دستگیری ایشان بسیاری از نویسندگان، منتقدان و کنشگران مدنی داخل و خارج از کشور با ارائۀ بیانیهای زندانی شدن این اقتصاددان برجسته و کنشگر سیاسی را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط ایشان و سایر کنشگران مدنی شدند. از جمله امضاکنندگان این بیانیه: یرواند آبراهامیان، سهراب بهداد، رامین جهانبگلو، رضا براهنی، منصور فرهنگ، رضا قریشی، احمد کریمی حکاک، فرهاد خسروخاور، حسن منصور، فرهاد نعمانی و نیره توحیدی بودند.
رییس دانا پس از آزادی از زندان به تدریس و پژوهش پرداخت اما به گفتۀ خود محدودیتهای زیادی در کارهایش ایجاد شد. چنانکه بعدها اظهار میکرد «پیشینۀ ۳۵ سال کار دانشگاهی دارم اما فقط ۶ – ۷ سال کلاس رفتهام». او شمار زیادی پژوهش مستقل و جامع دارد که به میل خود و با پشتیبانی مالی همسر نخست، میراث خانوادگی و کارهای مزدیاش انجام میداد. بیشتر کارهای مزدی او در این زمان، خدمات مشاورهای و پژوهشی درزمینۀ مسائل اقتصادی بهویژه اقتصاد شهری، جمعیتشناسی و جامعهشناسی شهری بود. مدتی نیز مدیر گروه پژوهشهای اقتصادی مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی بود و مقالاتی نیز در حوزۀ رفاه و تأمین اجتماعی نوشت. رییس دانا چندی پس از اعتراضات آبان ماه به خبرگزاری ایلنا گفت: «آن زمان با من برخورد کردند؛ اما بر نظر خود در مورد ماهیت هدفمندی یارانهها پافشاری کردم و بر این عقیده ماندم که این طرح نمیتواند به رفاه مردم منتهی شود .» رئیسدانا تا روزهای پایانی زندگی خود بر این باور بود که میتوان نظامهای اقتصادی جهان را بر اساس رابطه کار و سرمایه تحلیل کرد. او همواره بهنقد وضع موجود به نفع طبقه کارگر میپرداخت.
سوسیالیستِ تنها
فریبرز رییس دانا در پژوهشها، سخنرانیها و کلاسهای خود، آشکارا خود را سوسیالیست و اقتصاددان مارکسی میدانست. تقریباً همۀ آثار او تلاشهایی برای توضیح، بسط یا مداخله از منظری مارکسی و سوسیالیستی در وضعیت ایران بود. او در اقتصاد به اصول سوسیالیستی (برابری خواهانه) باور داشت و معتقد بود که توزیع باید قبل از تولید شکل بگیرد. او از عقاید سوسیالیستی برای دفاع از حقوق طبقات آسیبپذیر استفاده میکرد و به همین دلیل نیز در محافل اقتصادی از او با عنوان اقتصاددان «چپگرا»، «چپ اندیش فرهیخته» یا «اقتصاددان انقلابی» نامبرده میشد. نطقهای پرشور و اندیشمندانۀ او درباره سوسیالیسم و اهمیت آن و مجادلاتش با لیبرالها و نئولیبرالهای ایرانی، او را در بین آکادمیسین ها بهعنوان یک سوسیالیست تمامعیار و حتی آموزگار سوسیالیسم مطرح کرده بود. او در چند دهۀ اخیر همچون یک کنشگر پرشور سیاسی در مقابل سیاستهای نئولیبرالی ایران موضع گرفت و عقاید خود را آشکارا اعلام میکرد. رئیسدانا از نئولیبرالیسمی سخن می گفت که سلطه طبقاتی را به جامعه تحمیل میکند و هدف آن غلبۀ کامل سرمایه بر نیروی کار است؛ و با ظهور بیثباتی ناشی از اجرای برنامههای نئولیبرالیستی همچون خصوصیسازی خدمات عمومی، کاهش حمایت جمعی از طبقه کارگر از طریق حذف نظارت دولتی، افزایش تعداد شاغلین با دستمزدهای ناچیز و بیثبات، موجب به وجود آمدن یک طبقۀ اجتماعی بزرگ با بحرانهای حاد اجتماعی و اقتصادی از قبیل عدم امنیت و ازخودبیگانگی میشود.
رییس دانا در چندین دهه مبارزه فرهنگی خود همواره کوشید با نقدی منسجم و نظام مند سیاست های نئولیبرالیستی ایران را تحلیل کند؛ تحقیقاً او این کار را از نیمههای دهۀ شصت آغاز کرد و در ابتدای دهۀ هفتاد شمسی با نقدی به مقالهای از جمشید آموزگار اقتصاددان لیبرال ایرانی رسماً کلید خورد و در سال های بعد نیز در همۀ آثارش همین مسیر را در پیش گرفت. کتابی از او با عنوان «رهایی بشر» نیز در خارج از ایران منتشر شد که در آن کوشید در مباحث گوناگون اقتصادی ـ سیاسی وارد شود و مسائل مرتبط به چپ مارکسیستی را بکاود. او در این کتاب به مسئلۀ «مارکس، دولت و آزادی» اشاره میکند و نئولیبرالیسم جهانی را نقد کرده و پای مسئلۀ عدالت اجتماعی را در سطحی عامتر به میدان میکشد.
ناصر زرافشان، دوست دیرینه و وکیل فریبرز رئیس دانا پس از مرگ او در گفتگو با انصاف نیوز دربارۀ آنچه موکلش در این سالها با آن درگیر و دغدغۀ اصلیاش بوده است، میگوید: فریبرز در مقابل سیاستهای نئو لیبرالی چند دهۀ اخیر بهشدت موضع داشت و این را آشکارا همهجا اعلام میکرد؛ او خیلی روشن و علنی، یک اقتصاددان سوسیالیست بود که اعتقاد داشت اقداماتی که ظرف این چند دهۀ اخیر با ظهور «لیبرالیسم نو» در عرصۀ جهانی بر اقتصاد جهان تسلط پیداکرده، نهفقط بههیچوجه در جهت آن وعدههایی که درزمینۀ برابری و از بین رفتن فواصل طبقاتی و… که داده بودند حرکت نکرده، بلکه حتی فاصلۀ بین فقیر و غنی، دارا و ندار و بهطورکلی فواصل طبقاتی را بهشدت گسترش داده است؛ درواقع این سیاستها، در جهت پمپاژ کردن ثروتهای اجتماعی از ناحیۀ محرومترین و فرودستترین لایههای جامعه به سمت سرمایهداران بوده است. زرافشان دربارۀ اینکه آیا در این سالها هرگز بهعنوان اقتصاددان از دیدگاههای فریبرز رییس دانا استفاده شده است یا نه، گفت: بههیچوجه از دیدگاههای اقتصادی او نهتنها استفاده نشد، بلکه هیچ گوش شنوایی هم در کار نبود؛ زیرا کسانی که سررشتۀ امور را به دست داشتند در این سالها، به فکر مصلحت عمومی و جامعه نبودند؛ آگاهی و سوادشان در حدی نبود که اصلاً به این مسائل توجه داشته باشند؛ آنها از راه رسیدگانی بودند که فقط فکر پر کردن جیب خود و اطرافیانشان بودند. به گفتۀ زرافشان این اقتصاددان فرهیخته در حاشیه و برکنار بود؛ هر جا شروع به کار میکرد، بعد از مدتی مزاحمتهایی برای او فراهم میکردند. در سیستم دانشگاهی که آقایان تحملش را نداشتند، برای اینکه دانشگاه را مرجعی میدانستند که باید مبلغ توجیهات رفتار قدرت باشد و فریبرز اهل این حرفها نبود؛ بنابراین در کنار بود و درواقع باید بگویم در زندگیاش با عسرت اما باعزت زندگی کرد.
در زندگی سیاسی هم با جناح چپ جبهۀ ملی و جوانان چپ جبهۀ ملی شروع کرده بود و بعد از مدتی هم گرایشش به اینطرف بود و همانطور که اشاره کردم یک اقتصاددان سوسیالیست بود و در انگلیس تحصیلکرده بود. به پای نقطه نظرات و اندیشه هایش ایستاد و همواره از آنها دفاع کرد چیزی که در مقالات، نوشتهها و ترجمههایش هم منعکس است. او در طی این سالها همواره سعی میکرد صحبت کند. فریبرز درگیر بود. فریبرز با تمام سیاستهایی که از ناحیۀ دستگاه قدرت اجرا میشد بهعنوان سیاستهایی که علیه مصالح جامعه است، مخالف بود. در باور این اقتصاددان چپگرا، آزادی نه با لیبرالیسم که با سوسیالیسم پیوند خورده است. به گفتۀ وی، آزادیخواهان بهجای تن دادن به گوشهگیری و صدور تزهای سیاسی و اجتماعی باید در پی ارتباط با لایههای محروم جامعه و حتی زیستن در میان آنها باشند. وی دور شدن اقتصاددانها از مردم را زمینهساز تشدید شکاف طبقاتی میدانست .
- آثار فریبرز رییس دانا
اگرچه فریبرز رئیس دانا در حوزۀ رسانهای و دانشگاه، بهعنوان اقتصاددان شناخته میشد اما فعالیتهای او محدود به این حوزه نبود و در بخشهای فنی اقتصاد نیز صاحب اثر و تألیف است. او نویسندۀ بیش از پانزده کتاب دربارۀ مسائل اقتصادی و سیاسی است که از آن میان میتوان آثار مهمی چون «آزادی و سوسیالیسم»، «اقتصاد سیاسی توسعه» و «منش روشنفکری» را نام برد. در ادامه به تعدادی از مهمترین آثار ایشان اشاره می شود.
- فقر در ایران (۱۳۷۹) «مجموعه مقالات زیر نظر فریبرز رئیس دانا، ژاله شادی طلب، پرویز پیران» ویرایش و تنظیم حسن رفیعی، سعید مدنی قهفرخی، تهران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
- منش روشنفکری، (۱۳۹۶) تهران، گلآذین.
- آزادی و سوسیالیسم: چند بحث و نظر (۱۳۸۵) تهران، انتشارات دیگر.
- اقتصاد سیاسی توسعه (۱۳۸۱) تهران، انتشارات نگاه.
- دموکراسی در برابر بیعدالتی (۱۳۸۱) تهران، نشر علم
- چند کاوش در سیاست و جامعه (۱۳۹۴) تهران، نشرگلآذین
- ناموزونیها (۱۳۷۱)، تهران، نشر سمر
- پول و تورم (۱۳۶۸) تهران، انتشارات پیشبرد
- بررسیهایی در آسیبشناسی اجتماعی ایران (۱۳۷۹) تهران، سازمان بهزیستی کشور، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، چاپ دوم(۱۳۸۰) دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- کم توسعگی اجتماعی-اقتصادی (۱۳۷۱) تهران، نشر قطره
- فساد، ویژه بهر، ویژه خواری؛ در قلمرو امتیازهای دولتی (۱۳۸۸) نشریه حقوق و اقتصاد، شماره ۶، صص ۳۷ ـ ۵۱
- جنایتکارانی که در «زوم» قرار ندارند (۱۳۷۵) نشریه گزارش شماره ۶۶، صص ۲۰ ـ ۲۶
- درسهایی برای دموکراسی در ایران (۱۳۷۹) نشریه گزارش، شماره ۱۱۷، صص ۲۴ ـ ۲۹
ترجمهها - ادل، ماتیو (۱۳۸۰) اقتصاد سیاسی شهری و منطقهای، ترجمه: فریبرز رئیس دانا، تهران: نشر قطره
- پانیچ، لئو، لیز، کالین (۱۳۹۳)بربریت واقعاً موجود، ترجمه فریبرز رئیس دانا، تهران، نگاه
سخن پایانی
آنچه در این جستار آمد تنها گوشه ای است از فعالیتها، آثار و نقطه نظرات فریبرز رییس دانا؛ و بیش از هر چیز ادای دینی است به این پژوهشگر برجسته و ارجمند که همواره دغدغۀ انسان داشت. ذکر این نکته ضروری است که در این مجال تنها بخش کوچکی از آثار و افکار این پژوهشگر و آموزگار فرهیخته را مرور کردیم، به این امید که مجالی کوتاه برای نشان دادن جنبههایی خاص از میراث پژوهشی و حیات فکری او را برجسته کرده باشیم.
منابع
جهانیسازی و جهان ما (۱۳۸۴) گفتگو با فریبرز رئیس دانا، مازیار صالحی و نیما کوهبنان، تهران، آرویج
رهایی کارگران از ستم طبقاتی عصارۀ تفکرفریبرز رئیس دانا، خبرگزاری ایلنا، لینک خبر : https://www.ilna.news/fa/tiny/news-)) 26 اسفند ۱۳۹۸
درسی از قصه بوق حمام، نشریۀ گزارش، شماره ۹۷و۹۸، سال (۱۳۷۸)صص ۴۵ـ۴۷
زر افشان از فریبرز رییس دانا میگوید، انصاف نیوز، ۲۷ اسفند ۱۳۹۸
فریبرز رئیس دانا؛ زندگی و زمانۀ چپ اندیش خاص ، سایت فرادید، صفحه اقتصاد ، ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ کد خبر: ۷۸۱۳۴
قلعهای عظیم که طلسم دروازهاش کلام کوچک دوستی است، پیام روشنفکر، انجمن جامعهشناسی ایران؛ ۲۸ اسفند ۱۳۹۸
مصاحبه با محسن آزموده، چاپشده در روزنامه اعتماد ۶ مرداد ۱۳۹۹ و منتشر شده در سایت صدای معلم: پایگاه خبری ـ تحلیلی معلمان ایران ۷ مرداد ۱۳۹۹
وداع با رئیس دانا؛ چپ ملیگرا، سایت تاریخ ایرانی،۲۷ اسفند ۱۳۹۸
هدف تحریمها فشار بر مردم برای شورش است، فرشتۀ قاضی، فریبرز رییس دانا، یورونیوز فارسی، ۲۴ آبان ۱۳۹۷
یادداشتی به بهانۀ درگذشت اقتصاددانی که جمع اضداد بود، مهرداد خدیر، سایت تحلیلی خبری عصر ایران، ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ ، لینک خبر : asriran.com/00312v